علی ای همای رحمت...

علی ای همای رحمت

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگیتن پادشاهی دهد از کرم گدا را

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوشت عهد بندد زمیان پاکبازان
چو علی که می تواند که به سر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که زکوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آنکه شاید برسد به خاک پایش
چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که زجان ما بگردان ره آفت قضا را

چو زنم چو نای هر دم ز نوای شوق تو دم
که من غریب خوش تر بنوازد این نوا را

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام شنایی بنوازد آشنا را

زنوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

حریم عشق



ایوان نجف عجب صفایی دارد****حیدر بنگر چه بارگاهی دارد

ایوان طلا




هر قبله به سینه قبله گاهی دارد
                                        
                                   هر قبله برای خود خدایی دارد

اما ز درون خانه فرمود خدا

                                  ایوان نجف عجب صفایی دارد

شعر در مدح امام علی(ع)

ای که به حشر سوی خدا می روی

در طلب کوی منا میروی

بی خبر از خویش خبر دار باش

در پی دیدار رخ یار باش

کعبه نه دیوار و گل و یک در است

هدیه ی حق به ساقی کوثر است

چشم گشا صوت جلی را ببین

خانه ی دربست علی را ببین

ای که ز مولا ره خود کج کنی

بی علی ای دوست کجا حج کنی

حاجی اگر قصد منا می کنی

سعی و تلاشی به صفا می کنی 


زمزمه در غار حرا می کنی

زیر لبت حمد و ثنا می کنی

با دل بشکسته دعا می کنی

ذکر خدا پیش خدا می کنی

هر چه کنی دوست بجا می کنی 


لیک علی را تو صدا می کنی

سخنانی ارزشمند از حضرت علی(ع)

*در هر ظرفی که چیزی بگذارند گنجایش آن کم میشود، مگر ظرف دانش که هر چند در آن بیفزایند رو به فراخی میرود


*پاکدامنی مایه‌ی خودداری از گناه است*

*
آدمی که به شوخی کردن بپردازد، پاره ای از عقل خود را در پرتگاه نابودی بیندازد
*

*
سخت ترین گناه گناهی است که صاحبش آن را ساده و پیش پا افتاده بگیرد
*

*
اگر دریافتید که مستحبّات به واجبات زیان میرساند آنها را کنار بگذارید
*

*
هر که میخواهد آبرویش نریزد، باید از ستیزگی با ناکسان بپرهیزد
*

*
مشک خوش بوترین چیز است؛ زیرا هم سبک مایه و هم عطر آمیز است
*

*
سخن بگویید شناخته میشوید، زیرا ارزش آدمی زیر زبانش نهفته است
*

*
دو جور آدمند که خیلی حرص میزنند و هیچگاه هم سیر  نمیشوند:     ۱-خواستار دانش ۲-خواستار دنیا
*

*
برترین بی نیازی ها همان ترک آرزوهاست
*

*
نزدیکی به خدا از راه مستحبّاتی که به واجبات زیان برساند میّسر نمیشود
*

*
تلخی دنیا مایه‌ی شیرینی آخرت است، و شیرینی دنیا موجب تلخی آخرت است*